◦ سوالی که برای افراد عادی (کسانی که با حسابداری و اقتصاد آشنایی ندارند) امکان دارد درباره مسائل مالی پیش بیاید این است که میزان سود و ضرر یک سازمان چگونه و برچه مبنایی محاسبه میشود یا ارائه گزارشات به روسا و افراد دیگر چگونه است؟ آنها چه قسمتهایی را بررسی میکنند و چه گزارشاتی میخواهند؟ نسبت مالی در این موارد به کمک کسب و کار می آیند.
در این مقاله ما سعی داریم به نسبت مالی و انواع آن بپردازیم پس اگر به مسائل حسابداری علاقمندید تا آخر این مقاله همراه ما باشید.
نسبت مالی
اعداد و رقم هایی که اطلاعات قابل فهم و آسان تری از صورت های مالی یک سازمان را نشان میدهد نسبت مالی میگویند. یا نسبت مالی حاصل تقسیم اعدادی اند که برای تفسیر صورت مالی استفاده میشود.
صاحبان سرمایه و شرکت ها قبل از آغاز و شروع هرکاری بازدهی سود آن شرکت را محاسبه میکنند. با کمک نسبت مالی، وضعیت مالی شرکت را محاسبه می کنیم و میتوانیم شرایط صعودی و یا نزولی سود دهی را پیش بینی کنیم.
هدف و کاربرد نسبت مالی
تجزیه و بررسی نسبت مالی با هدفهای مختلفی انجام داده میشود که به شرح مهم ترین آنها میپردازیم:
یکی از هدفهای تجزیه و بررسی نسبت مالی ، مقایسه عملکرد شرکت با سایر رقیبان و یافتن نقاط ضعف و قوت در راستای بهبود و تقویت عملکرد شرکت میباشد.
هدف بعدی تجزیه نسبت مالی کنترل عملکرد شرکت برای دستیابی به پیشرفت و رسیدن به هدفهای ایده ال شرکت است.
چیدن پلن های آینده و تخمین وضعیت مالی سازمان یا شرکت در آینده از اهداف و کاربردهای نسبتهای مالی است.
انواع نسبتهای مالی
- نسبت مالی نقدینگی
- نسبتهای مالی فعالیت
- نسبتهای مالی سودآوری
- نسبت اهرمی(بدهی)
هر دسته از این نسبتهای مالی زوایای مختلفی از نسبتهای مالی شرکت را تجزیه و تحلیل میکند و به هیئت مدیره و سرمایه گذاران شرکت برای اخذ تصمیم های مناسب تر و بهتر کمک میکند.
همچنین امکان مشاهده سوابق مالیاتی با کد ملی در سامانه امور مالیاتی کشور امکان پذیر است.
نسبت نقدینگی
قدرت وصول و بازپرداخت شرکت را در بدهی های کوتاه مدت نسبت نقدینگی گویند.بالا بودن این عدد نمایانگر این است که شرکت قدرت عمل به تعهدات خود و بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت را دارد.
نکته دیگر این ایت که همیشه بالا بودن این عدد نشانه خوبی نیست ، چون اگر مقدار نسبت نقدینگی بیشتر از میانگین معمول باشد، نمایانگر این است که شرکت نتوانسته سرمایه خارجیجذب کند.
نسبت نقدینگی نیز به انواع مختلفی تقسیم میشود که به شرح آن می پردازیم:
نسبت جاری
از پرکاربردترین و ساده ترین نسبتهای نقدینگیمی باشد . نسبت جاری تقسیم دارایی های جاری تقسیم بر بدهی های جاری حاصل می شود.
برای شرح این مورد باید گفت دارای های جاری دارایی هایی هستند که می توانیم به یکدیگر تبدیل کنیم. درصورت نیاز هم میتوان این دارایی ها را به پول نقد تبدیل کرد.
از طرف دیگر بدهی هایی که برای باز پرداخت آنها به کمتر از یکسال زمان نیاز داریم بدهی های جاری می باشند.
نسبت آنی
نسبت آنی نسبت به نسبت جاری محاسبه اش اندکی دشوارتر است. مقدار بدهی های جاری را بر دارایی هایی که قدرت نقدشوندگی کمتری دارند تقسیم میکنیم تا مقدار نسبت آنی به دست آید. این دارایی ها می تواند کالا و موجودی های شرکت باشد.
نسبت وجه نقد
این نسبت مقدار توانایی وجه نقد یک شرکت را محاسبه میکند.شرکت ها برای کسب نتایج و عملکرد مثبت باید میزان نسبت وجه نقدشان اندازه قابل قبولی باشد.
حتی اگر یک شرکت مقدار سوددهی بالایی قابل توجهی داشته باشد و مقدار دارایی غیر نقد آن عدد بزرگی باشد اما قابلیت تبدیل آنها را به پول نقد نداشته باشد عملکرد مالی شرکت زیر سوال می رود.
جهت محاسبه این نسبت اول باید حاصل جمع سرمایهگذاری های کوتاه مدت و وجه نقد شرکت را حساب کرد سپس بدهی های جاری را بر این عدد به دست آمده تقسیم کنیم.
نسبت فعالیت
یکی دیگر از نسبتهای مهم مالی نسبت فعالیت است که با نام نسبت کارایی هم شناخته می شود. این نسبت به کمک تجزیه مقدار فروش یک شرکت و اثری که دارایی ها می گذارند، نشان دهنده مقدار کارایی دارایی هاست.
نسبت فعالیت انواع مختلفی دارد که در ادامه آنها را نام میبریم؛
دوره وصول مطالبات مجموعه
دوره واریز طلبکاران
دوره گردش موجودی اقلام
دوره گردش اقلام نیمساخته
درصد تغییر فروش
دفعات گردش دارایی
دفعات گردش سرمایه ثابت
دفعات گردش سرمایه جاری
نسبت فعالیت نمایانگر سرعت تبدیل دارایی های مختلف به وجه نقد یا فروش است. علاوه بر این ، این نسبت تعیین می کند که دارایی ها چه مقدار در فروش نهایی شرکت موثرند. این نسبت از روش تحلیل مقدار فروش و اور دارایی ها بر آنها حساب می شود.
تجزیه و تحلیل نسبت مالی: نسبت سودآوری
هدف نهایی مدیریت مالی بالابردن سود و بازده سهامداران است و سود خالص بهترین وسیله برای بدست آوردن عملکرد مدیریت ددر رسیدن به این هدف است.در نتیجه این نسبت در نزد سهامداران از اهمیت بالایی برخوردار است.
حاشیه سود خالص
مقدار سودآوری هر قسمت از فروش شرکت را نمایان میکند. برای نمونه اگر شرکت از هر ۱۰۰ تومان فروش ۲۰ تومان سود کسب کرده است میزان سود خالص ۲۰ درصد است. همه درامدها و هزینه ها نیز در سود خالص لحاظ میشود.
حاشیه سود عملیاتی
این نسبت نمایانگر سودآوری هر واحد از فعالیتهای عملیاتی است. حاشیه سود عملیاتی وسیله قویتری برای اندازه چیزی سودآوری و فروش شرکت است زیرا اقلام غیر عملیاتی و هزینه مالی و مالیات در محاسبه سود عملیاتی حساب نمیشود.
حاشیه سود ناخالص نسبت مالی
حاصل تقسیم سود ناخالص به فروش است. وقتی شرکت ۲۰ درصد از فروش خودپس از کم کردن هزینه های تولید سود کسب می کند بدین معناست حاشیه سود ناخالص ۲۰ درصد است.
بازده حقوق صاحبان سهام
اگر سهامداران شرکت به ازای هر ۱۰۰ تومان سرمایه گذاری در شرکت بتوانند ۳۰ تومان سود کسب کنند بازده حقوق صاحبان سهام ۳۰ درصد است. اینﻧﺴﺒﺖ ﻣقدار ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ را در کم کردن ﺑﺎزده ﺳﻬﺎمداران ﻋﺎدی ﻧمایان میکند.
* بازده داراییها
از ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺳﻮد ﺧﺎﻟﺺ ﺑﻪ ﺟﻤﻊ داراییها این نسبت حاصل میشود و میزان ﺑﻬﺘﺮی ﺑﺮاي اندازه گیری سودآوری شرکت در برابر ﻧﺴﺒﺖ ﺳﻮد ﺧﺎﻟﺺ ﺑﻪ ﻓﺮوش و ﻧﺴﺒﺖ ﺳﻮد ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﯽ اﺳﺖ، چون قدرت ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ را در بهکارگیری مفید از داراییها در بوجود آوردن سود خالص نمایانگر میکند.
نسبت مالی نسبت اهرمی
توانایی و قدرت شرکت را در بازپرداخت بدهی های بلند مدت یا میان مدت را نسبت اهرمی یا سرمایه نسبی گویند.
بررسی این نسبت اهمیت بالایی دارد زیرا این نسبت مقدارسرمایه ای را که سهامداران به شرکت وارد کردهاند و مقدار درآمد شرکت را برای بازپرداخت بدهکاری های طولانی مدت معین می کند.
این نسبت باعث مشخص شدن ساختار دارایی و مقدار هزینه های شرکت میشود تا موقع رشد یا رکود اقتصادی عملکرد قابل پیش بینی باشد. بالا بودن سود سرمایهگذاری نسبت به هزینه های صرف شده برای شرکت نمایانگر بی نیاز بودن شرکت از منابع خارجی است.
نسبت اهرمی نیز چندین شاخه دارد که مختصرا به توضیح آنها میپردازیم:
نسبت بدهی
این نسبت از حاصل تقسیم مجموع دارایی بر جمع بدهی به دست می آید که نمایانگر اثر بدهی های جاری و بلند مدت در تامین سرمایه شرکت است. بالا بودن مقدار این عدد نشان میدهد که درصد بالایی از سرمایه شرکت از طریق بدهی و منابع مالی خارجی به دست آمده است.
نسبت سرمایه ثابت به ارزش خاص
ارزش ویژه از نتیجه تفریق مقدار بدهی های شرکت از دارایی کل به حاصل میشود. نسبت سرمایه ثابت به ارزش خاص نمایانگر میزان ارزش ویژه برای خرید سرمایههای ثابت شرکت است.
اگر مقدار سرمایه ثابت شرکت از ارزش ویژه کمتر باشد درصد کمی از ارزش های ویژه برای خرید سرمایه از شرکت خرج و هزینه شده است. هرچه این رقم کنار باشد نقذینچی شرکت بیشتر است و این یک امتیاز مثبت است.
فرمول به دست آوردن سرمایه ثابت به ارزش ویژه ، دارایی ثابت را بر ارزش ویژه تقسیم می کنیم.
نسبت کل بدهی به ارزش خاص
بالا بودن این نسبت را خوب نیست و به معنی مقدار و درصد بالایی از بدهکاری است.
برای به دست آوردن حاصل این نسبت باید بدهی کل را بر ارزش ویژه تقسیم کنیم.
نسبت بدهی جاری به ارزش خاص
بالا بودن این نسبت کم شدن میزان نقدینگی را در شرکت درپی خواهد داشت. در نتیجه اگر این نسبت بالا بود باید در دارایی های شرکت اصلاحاتی صورت گیرد.
مقدار نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه از روش تقسیم بدهی جاری بر ارزش ویژه به دست می آید.
نسبت مالکانه
این نسبت نشان دهنده درصد سرمایه سهامداران در دارایی شرکت میباشد. هرچه عدد این نسبت بیشتر باشد به معنی ابن است که شرکت به تعهدات مالی خود پایبند است و قدرت بازپرداخت وعده ها و بدهی هایش را دارد.
از طرف دیگر پایین بودن مقدار این نسبت نمایانگر بالا بودن درصد سرمایه خارجی در شرکت است.
مقدار این نسبت را با حاصل تقسیم ارزش ویژه بر دارایی کل نسبت مالکانه به دست می آوریم.
سخن آخر
نسبتهای مالی وسیله های مفیدی برای تحلیل گران هستند تا دیدگاه بهتری برای سرمایه گذاری کسب کنند و لازم به ذکر است که فقط اعداد و ارقام به دیت آمده از نسبت ها به تنهایی روشن کننده شرایط و وضعبت نیستند و بهتر است این تغییرات در بازه زمان بررسی و تحلیل شود، هم چنین مقایسه نسبت مالی شرکتهای مختلف در یک صنعت می تواند چشم انداز بهتری از وضعیت شرکت به ما بدهد.